آدمکش کور

ویژگی‌های ﻣﺤﺼﻮل
توضیحات کوتاه
آدمکش کور نوشته‌ی «مارگارت اتوود» و ترجمه‌ی «شهین آسایش» است. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «پا به پای سرنوشت خانواده‌ای که جنگ مستقیم و غیر مستقیم بر بادش می‌دهد، مردی ناشناس برای زنی ناشناس به روایت داستانی سورئالیستی…

فقط 1 عدد در انبار موجود است

170,000 تومان

معرفی محصول

آدمکش کور هر دو داستان در بزنگاهی با هم ترکیب می‌شوند و “آدمکش کور” را پدید می‌آورند؛ داستان کشندگانی که همان قدر هولناکند که دوست‌داشتنی و همان‌قدر ظالمند که مظلوم. مارگارت اتوود، از مشهورترین نویسندگان کانادایی است و آثارش به زبان‌های متعددی ترجمه شده است. “آدمکش کور” در سال 2000 جایزه بوکر را نصیب این نویسنده کرد.»

در جایی از رمان می‌خوانیم: «تنها یک عکس از او دارد، یک عکس سیاه و سفید. آن را با دقت حفظ می‌کند، این تنها چیزی است که از او به جا مانده. عکس دوتاییشان را با هم نشان می‌دهد: او و آن مرد را در یک پیک نیک. زیر یک درخت نشسته‌اند؛ باید درخت سیب باشد. روز گرمی بود. دستش را که روی عکس می‌گذارد می‌تواند گرمایی را که از آن بیرون می‌آید حس کند.

وقتی تنهاست عکس را بیرون می‌آورد، روی میز می‌گذارد و به آن خیره می‌شود. عکس بریده شده؛ یک‌سوم آن بریده شده. در گوشه پایین‌تر، طرف چپ یک دست وجود دارد که از مچ با قیچی بریده شده و روی علف‌ها قرار گرفته. دست دیگری است، همیشه در عکس است. دستی که چیزها را می‌نویسد. با خود می‌گوید، چطور می‌توانستم آن‌قدر نادان باشم؟ آن‌قدر احمق، آن‌قدر ناتوان از دیدن، آن‌قدر تسلیم بی‌دقتی.

اما چطور می‌توانیم بدون چنان نادانی و بی‌دقتی‌ای زندگی کنیم؟ اگر می‌دانستیم چه اتفاقی می‌افتد، دچار عقوبت می‌شدیم. همان قدر به‌دردنخور بودیم که اعتقادمان. یک سنگ بودیم. هیچ وقت نمی‌خوردیم، نمی‌آشامیدیم، نمی‌خندیدیم. هیچ وقت کسی را دوست نداشتیم، نه، دیگر هیچ وقت. هرگز جرات نمی‌کردیم. همه چیز غرق شده است – درخت هم، آسمان و باد و ابرها هم. تنها چیزی که برایش باقی مانده یک عکس است. داستان یک عکس» این کتاب را انتشارات «ققنوس» منتشر کرده است.

نظرات کاربران