۶ عشق نافرجام برتر دنیای ادبیات عشق، این احساس عمیق و جهانی، توانسته بخش بزرگی از آثار ادبی را شکل دهد. از میان تمام انواع عشق، شاید ویرانگرترین و تأثیرگذارترین نوع آن، عشق نافرجام باشد؛ عشقی که به دلایل مختلف هرگز به سرانجام نمیرسد.
نویسندگان در طول تاریخ بارها این مفهوم را در آثار خود بازتاب دادهاند. عشق نافرجام نهتنها سوختی برای پیشبرد داستانها، بلکه دریچهای به احساسات انسانی است که مخاطب را با خود همراه میکند. در ادامه، به معرفی شش نمونه از برجستهترین عشقهای نافرجام در دنیای ادبیات میپردازیم.
۱. این منم (Here I Am)
- نویسنده: جاناتان سفران فوئر
- سال انتشار: ۲۰۱۶
داستان عشق نافرجام نویسنده به ناتالی پورتمن، بازیگر مشهور، الهامبخش رمان «این منم» شد. ماجرا از مصاحبهای با پورتمن شروع شد که به عشقی یکطرفه و نافرجام ختم شد. فوئر حتی زندگی مشترکش را برای این احساس کنار گذاشت، اما پورتمن بهسادگی از او فاصله گرفت.
در این رمان، ازدواجی در حال فروپاشی دستمایه خلق داستانی حماسی شده است. اگرچه این اثر تنها به عشق نافرجام نویسنده نمیپردازد، اما این تجربه شخصی، تأثیر غیرقابلانکاری بر آن داشته است.
۲. غرور و تعصب (Pride and Prejudice)
- نویسنده: جین آستن
- سال انتشار: اوایل قرن ۱۹
زندگی شخصی جین آستن و رابطه نافرجام او با تام لوفروی، الهامبخش بسیاری از آثار او از جمله «غرور و تعصب» بود. عشق کوتاهمدت آستن و لوفروی، که به دلیل موقعیت اجتماعی و اهداف کاری لوفروی به پایان رسید، موجب شد او سه رمان برجسته را در بازهای کوتاه بنویسد.
شخصیت آقای دارسی، قهرمان «غرور و تعصب»، بهطور غیرمستقیم نماینده لوفروی است؛ مردی که با وجود علاقهاش، به دلیل آینده شغلی از عشق دست کشید.
۳. جین ایر (Jane Eyre)
- نویسنده: شارلوت برونته
- سال انتشار: ۱۸۴۷
داستان عشق نافرجام شارلوت برونته به معلم زبانش، کنستانتین هگر، یکی از غمانگیزترین روایتها در ادبیات است. برونته نامههای زیادی به هگر نوشت که پاسخهای کمی دریافت کرد. همسر هگر نیز از این مکاتبات خشنود نبود و در نهایت، شارلوت از نوشتن دست کشید.
نامههای باقیمانده از او، نشاندهنده دردی عمیق و عشقی یکطرفهاند که تأثیر زیادی بر آثار ادبیاش گذاشت.
۴. رنجهای ورتر جوان (The Sorrows of Young Werther)
- نویسنده: یوهان ولفگانگ گوته
- سال انتشار: ۱۷۷۴
گوته در این رمان، داستان عشقی نافرجام را روایت میکند که الهامگرفته از تجربه شخصی او با زنی به نام شارلوت باف است. این عشق باعث شد گوته در ۲۴ سالگی، در عرض چند هفته این اثر پرشور را بنویسد.
این رمان نهتنها جنبش ادبی توفان و تنش را پایهگذاری کرد، بلکه بهعنوان یکی از نخستین کتابهای پرفروش تاریخ ادبیات شناخته میشود.
۵. قصههای پریان (Fairy Tales)
- نویسنده: هانس کریستین اندرسن
- سال انتشار: ۱۸۱۲
هانس کریستین اندرسن، نویسنده مشهور قصههای پریان، خود تجربههای متعددی از عشقهای نافرجام داشت. از عشق او به زنی به نام ریبورگ وویت تا دلبستگیهایش به افراد مختلف، هیچکدام به سرانجام نرسیدند.
نامهای از ریبورگ که سالها در کنار جسد اندرسن پیدا شد، نمادی از عشقی خاموش و بیپاسخ در زندگی او است.
۶. اشعار امیلی دیکنسون
- نویسنده: امیلی دیکنسون
- سال انتشار: قرن ۱۹
امیلی دیکنسون، شاعره بزرگ آمریکایی، با نامهها و اشعارش عشقهای نافرجام خود را ثبت کرده است. او نامههایی پر از احساس به فردی ناشناس که «ارباب» نامیده میشود، نوشته که همچنان هویت او در هالهای از ابهام قرار دارد.
این عشقهای بیسرانجام، به بخشی از هویت شعری دیکنسون تبدیل شدند و بنمایههایی مانند مرگ، سوگواری و دلتنگی را در آثارش شکل دادند.
جمعبندی
عشق نافرجام، با تمام تلخیها و دردهایش، منبع الهام بسیاری از آثار جاودانه ادبی بوده است. این احساس، با پیچیدگی و عمقش، ادبیات را به قلمرویی فراتر از واقعیت میبرد و تجربهای مشترک از درد و زیبایی را به مخاطب عرضه میکند.
نظرات کاربران