مهدی سحابی، از مترجمان برجسته و هنرمندان نامدار ایرانی، کارنامهای پربار و گرانبها از خود بهجا گذاشته است. آثار او، بهویژه ترجمههایی که از ادبیات کلاسیک فرانسه و دیگر زبانها ارائه کرده، گواه بر عمق دانش، پشتکار و وسواس او در انتخاب متون و دقت در انتقال مفاهیم است. او نهتنها مترجمی چیرهدست، بلکه انسانی خلاق، سختکوش و هنرمندی چندوجهی بود که آثارش همچنان خوانندگان را به تأمل وامیدارد.
کودکی و نوجوانی: تولدی در خانهای رنگی
مهدی سحابی در دومین ماه زمستان ۱۳۲۲ در قزوین، در خانهای با شیشههای رنگی متولد شد. خانهای که والدین او، احمد سحابی و اقدس ساروخانی، آن را خریداری کرده بودند. او در پسکوچههای قزوین، دوران کودکی آرامی را سپری کرد و از همان ابتدا نشانههایی از شخصیت متفکر و جستوجوگر او به چشم میخورد. برخلاف همسالانش که در کوچهها بازی میکردند، او در دنیای خود غرق بود؛ نقاشیهای سادهای که با مداد رنگی میکشید یا علامتهای سینهزنی عاشورا که با مقوا میساخت، نشاندهنده خلاقیت زودهنگام او بود.
آغاز تحصیلات و کشف هنر
سحابی پس از اتمام دبستان، وارد دبیرستان البرز تهران شد و دیپلم ریاضی گرفت. او سپس در دانشکده هنرهای تزئینی تهران به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. بااینحال، علاقهاش به سینما و هنرهای بصری او را به مدرسه سینمایی رم کشاند. در آنجا بود که متوجه شد روحیهاش با دنیای سینما سازگار نیست و نقاشی را بهعنوان هنری که با ذات او هماهنگتر است، برگزید. او در آکادمی هنرهای زیبای رم ثبتنام کرد و در عین حال، با مرمت تابلوهای قدیمی برای گذران زندگی، شهرتی به دست آورد.
بازگشت به ایران و ورود به دنیای ترجمه
مهدی سحابی در اوایل دهه ۱۳۵۰ به ایران بازگشت. هرچند تلاشهای اولیهاش برای ورود به سینما ناکام ماند، اما در روزنامه کیهان بهعنوان خبرنگار و مترجم مشغول به کار شد. نخستین کتاب او، نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک، یک سال پس از بازگشتش منتشر شد. سپس ترجمه پاورقی داستانی به نام مرگ وزیرمختار را آغاز کرد که بعدها بهصورت کتابی مستقل منتشر شد.
از روزنامهنگاری تا مترجمی تماموقت
در سالهای پس از انقلاب، سحابی نقش فعالی در روزنامهنگاری داشت. او از اعضای شورای سردبیری روزنامه کیهان بود و پس از چندی همراه گروهی از همکارانش روزنامه کیهان آزاد را منتشر کرد. بااینحال، پس از مدتی از فعالیت در مطبوعات فاصله گرفت و به مترجمی ادبی روی آورد. او در طول بیش از سه دهه، ۳۳ اثر شاخص از نویسندگان بزرگ جهان را به فارسی برگرداند.
آثار برجسته: پلهایی میان فرهنگها
۱. مرگ وزیرمختار
این رمان، زندگی الکساندر گریبایدوف، دیپلمات روسی در ایران و نویسنده معاهده ترکمانچای، را روایت میکند. سحابی با ترجمه این اثر، تصویری زنده و جزئینگر از تضادهای فرهنگی و سیاسی آن دوران ارائه داد. روایت دقیق او از قتل گریبایدوف و نقش مردم تهران در این واقعه، بازتابی از نگاه نقادانه و پژوهشمحور او بود.
۲. باباگوریو
این شاهکار انوره دو بالزاک، یکی از برجستهترین نویسندگان رئالیسم فرانسه، توسط سحابی به فارسی برگردانده شد. در این اثر، او توانست با دقت و مهارت، سبک پیچیده و چندلایه بالزاک را به زبانی روان و جذاب برای خوانندگان ایرانی بازآفرینی کند.
۳. دوست بازیافته
ترجمهای دیگر از سحابی که داستانی کوتاه اما تأثیرگذار از فرد اولمن را روایت میکند. این رمان که به موضوعاتی همچون دوستی، هویت و تأثیر جنگ بر روابط انسانی میپردازد، با قلم سحابی به یکی از خواندنیترین آثار ادبیات جهان در ایران تبدیل شد.
۴. بارون درختنشین
ایتالو کالوینو، نویسنده برجسته ایتالیایی، در این رمان زندگی انسانی را به تصویر میکشد که از زندگی زمینی فاصله میگیرد و به بالای درختان پناه میبرد. ترجمه سحابی از این اثر، بازتابی از درک عمیق او از ادبیات مدرن و تواناییاش در انتقال تخیل شاعرانه نویسنده بود.
سبک ترجمه و دیدگاه ادبی
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد سحابی، توجه وسواسی به سبک نویسنده و زبان اصلی اثر بود. او تلاش میکرد تا نهتنها معنای کلمات، بلکه روح اثر را نیز به زبان فارسی منتقل کند. ترجمههای او همواره با دقت و وفاداری به متن اصلی همراه بودند و توانستند پل ارتباطی محکمی میان فرهنگهای مختلف ایجاد کنند.
یادگارهای ماندگار
مهدی سحابی با آثار خود نشان داد که ترجمه صرفاً انتقال کلمات نیست، بلکه سفری است به عمق فرهنگها و ذهن نویسندگان. او با کارنامهای درخشان، به یکی از ستونهای اصلی ترجمه ادبیات جهان به فارسی تبدیل شد و یاد و نامش همچنان در ذهن و قلب علاقهمندان به ادبیات زنده است.
نظرات کاربران